خاطرات کیان و رومینا

کل کل با بابا مجید

با صدای جیغ و داد اومدم تو هال خونه مامان فری اینا که بابا مجید حرص کیانی رو در آورده بود چونکه بهش گفته کوچولو   کیان: آرتان و شایان و سپهر رو با خواخرشون و مامان باباهاشون رو میارم میگم به من گفتی کوچولو بابا مجید: من خودم با شمشیر نصفت می کنم کیان: (دست کنار صورت) الو آرتان بیا اینجا . زود از خیابون چهارم خودتو برسون بیا اینجا . خدافس بابا مجید: (تقلید از کیان دست کنار گوش) الو اژدها بیا اینجا سریع خودتو برسون این کیان رو آتیش بزن کیان: الو مار خودتو برسون بیا اینجا بابا مجید رو نیش بزن بابا مجید: الو دیو هفت سر بیا کیان: الو فلانی بیا بابا مجید رو نصف کن . سوسک سوسمار بیاین بابا مجید رو بخورین و گاز بگیرین باب...
9 آبان 1391