خاطرات کیان و رومینا

اتاق فندق خان و فندق بانو

1392/2/31 14:00
نویسنده : مامان یلدا
1,861 بازدید
اشتراک گذاری

من بالاخره از فکر خرید کردن و ... برای رومینا یا شاید هم رونیکا خانوم اومدم بیرون تمام وسایل آقای برادر رو استفاده خواهید کرد ... همون  سرویس کالسکه و ... حتی همون تخت کیان رو .. حتی همون روروئک ابی رنگ رو و ... راستش با این حال و روز خودم و دودلی برای خرید فکر کردم کلی پول بدم که فقط رنگ نارنجی خاکستری وسایل رو صورتی کنم دلم نمیاد اونم وقتی که اقا کیان خودشون برای ما کلیییییییی خرج دارنماچ

خوب چی کار کنم به نظر میرسه کلاسای جور واجور و خصوصا کادویی که رومینا خانوم باید برای آقای برادر بیاورند فعلا از رنگ کالسکه واجب تره... اگرچه باید اعتراف کنم هنوزم دلم چیزای صورتی بنفش می خواد و این قسمت دخملونه پسند وجود مامانی ارضا نشده

اتاقشون کوچیک نیست خیلی ولی واقعا برای دو تا بچه جا نداره... اونم من که دوست دارم همه جا خلوت باشه و هر چند وقت یه بار حمله می کنم و کلی وسیله میندازم دور ... به هموای اینکه دارن بهم انرژی منفی میدن...

خوب این از عکسای اتاق دو تا عشق من امیدوارم با هم خوب کنار بیان.. اگرچه به وضوح همه چیز مال بزرگستنیشخند:

 

 

 

 

اینم کل وسایلایی که برای دخملی گرفتم ... البته فکر نکنم به چیز دیگه ای احتیاج پیدا کنه البته سرویس روتختی و .. اینا هم داره که دیگه باشه خودش روشون خوابید عکس بذارم... شامپو مامپو هم که همون با هم استفاده خواهند کرد چون کیان هنوز هم هم بدنش خشکه و هم موهاش نازک و مجبورم مادرکر استفاده کنم که همون برای عسل بانو هم خوبه:

  

خوب تنها چیزی که مامان حرص زده و خریده پوشکه... ههههه و همه بالای کمد رو کرده پوشک... همه بسته ها رو هم باز کرده یه کوچولو ببینه پوشکه چه جوریه....

 

به خدا خیلی دوستون دارم عشقای من ... بابایی و کیانی و دخملی

مرسی که تو زندگی من هستین

خدایا مرسی که این زندگی رو به من دادی... خیلی قدرشو میدونم ... همه چیزایی که دارم رو برام نگه دار... آمین

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

نونوش
1 خرداد 92 7:44
مبارکه مبارکه ایشالا که دو تا فسقلت با هم کنار میان و به شادی از وسایلشون استفاده میکنن .. چقدر خوشحالم برات یلدا جون که یه دخملی میاد تو زندگیت ایشالا که تا همیشه در کنار هم شاد باشید دوست خوبم
كيانا-مامان آوا
1 خرداد 92 13:42
كللللللللي ذوق كردم يلدا جون. خيلي هم وسايلش خوبه و خيلي خوب كاري كردي كه تو اين اوضاع اقتصادي چيز اضافه نخريدي چون خيلي از وسايل واقعا مدت استفاده شون خيلي كمه و نمي صرفه برا دومي هم از نو خريد . دلم ضعف رفت براي لباساي دخترونه و كفشا و جوراباش. انشاله به سلامتي دنيا بياد و ما هم از ديدن روي ماهش لذت ببريم.
شکوفه (مامان هیراد)
7 خرداد 92 16:34
سلام عزیزم. مبارکه نینیه گلت. من تو نینی سایت آدرس وب شما رو پیدا کردم. یه سوال دارم. ظاهرا آقا کیان گل یه مدت مهد گلستان میرفته. درسته؟ میشه بگی چه مدت رفت؟ راضی بودی یا نه و چرا در اومد از اونجا؟ کلا یه کم از حصوصیاتش میگی برام لطفا؟ من پسرم 2 سالشه و می خوام اگه خوبه بذارمش اونجا...واقعا از لطفت ممنونم. کیانو ببوس از طرفه من

گلم من که نتونستم پیدات کنم. همینجا برات می نویسم امیدوارم بیای پیدا کنی... مهد علی اصغر یا همون گلستان برای کیان عالی بود خوب میدونی که تو سنای کم محبت و اینکه خیال آدم راحت باشه مهم تر از آموزش و ... هست. که اونجا همه واقعا با محبت هستن وحواسشون به بچه آدم هست... آموزش فقط بالای 3 سال داره حالا اگه روششون عوض نشده باشه کیان 1.5-2 سال پیش اونجا می رفت... من از مادرها شنیده بودم که آموزشش هم خیلی خوبه ...البته که بیشتر کلاسها رو باید جدا اسم بنویسی. اما واقعا توضیح خاصی خودم ندارم بهت بدم مگه اینکه سوال خاصی داشته باشی... یه نکته خوبش اینه که بر عکس مهدهای دیگه کف زمین فوم نیست البته برای بچه های بزرگتر. باور کن همین یه نکته کلی بچه ها رو مستقل می کنه و کلی بهداشتی تر بارشون میاره. غذاشون خوبه و تا زیر 3 سال رو می خوابونن بعد از نهار.
اریانا+ مامی
9 خرداد 92 23:33
سلام کیان جون تولدت مبارککککککککک خیلی وقت بود نیومده بودم اینجا چقدر پست جدید داشتییییییییین چه اتاق خوشگلی مبارکه ایشالله رومینا کوچولو به سلامتی به دنیا بیاد خریدهاش هم مبارک باشه یلدا جون
خاله شقایق
13 خرداد 92 11:55
خواهری شما که انقدره خوش سلیقه ای میشه کمدای منم کمک کنی مرتب کنم پلیییییز
خاله شقایق
13 خرداد 92 11:55
در ضمن من اون کفش صورتی رو می خوام سایز 39 لطفا