یک هفته پر استرس
مامی فندق بانوی خوشگلم یه هفته سخت داشتم بعد از خونریزی و رفتن به بیمارستان و ... یک هفته استراحت مطلق بودم... استراحت بود ولی پر از استرس... خداییش این مدت مامانم و شهریار رو خیلی دوست داشتم خواهری هم کمک بود ولی مامان فری و بابا شهریار طبق معمول یه چیز دیگه بودن... از دکتر هم خیلی خوشم اومد با این که بیمارستان نیومد وسط تعطیلات اما هی باهام تلفنی حرف میزد و ... خلاصه خیالم رو راحت می کرد. یه سونو دیروز رفتم که خیالمو راحت کرد و بعدش دکی اجازه داد از شنبه بر گردم سر کار ولی با شرایطی که خسته نشم زیاد فعالیت نکنم راه نرم و .... فندق خوشگلم قدت شده ۳۲ سانت و وزنتم ۸۴۹ گرم ... می دونی که خیلی دوست دارم زود این زمان بگذره و...
نویسنده :
مامان یلدا
20:35